گرامیداشت بیست و هفتمین سالیاد شهید وحدت ملی استاد مزاری و تجلیل از مقام علمی و رونمایی از مجمعوعه آثار آیت الله محقق خراسانی
محفل گرامیداشت بیست و هفتمین سالیاد شهادت شهید وحدت ملی استاد عبدالعلی مزاری و بزرگداشت از مقام علمی و رونمایی از مجموعهی آثار آیت الله محمد عیسی محقق خراسانی از سوی بنیاد اندیشه و مرکز فرهنگی اجتماعی بشارت، با حضور نمایندگان دفاتر آیت الله محقق کابلیـ آیت الله فاضلی بهسودی، آیت الله موحدی نجفی و آیت الله امینی بامیانی، مجامع علمای برخی ولایات، انجمنهای علمی، علما، طلاب، دانشجویان و سایر فرهنگیان در ۲۲ حوت ۱۴۰۰ برگزار شد.
در آغاز این جلسه، دکتر جویا، رییس دفتر بنیاد اندیشه در قم، ضمن عرض تسلیت به مناسبت بیست هفتمین سالگرد شهادت رهبر شهید، استاد عبدالعلی مزاری، اخلاص استاد شهید در مبارزاتشان و نیز مردمی بودن تمامی موضعگیریها و اقدامات ایشان را در سرتاسر دوران مبارزاتیشان، یگانه رمز و راز ماندگاری نام و یاد این شهید بزرگ در میان مردم عنوان کردند. رهبر شهید از جملهی معدود رهبران سیاسی در افغانستان بوده است که در کنار مبارزات نظامی و سیاسی، توجه خاص و ویژهای به مبارزات فرهنگی داشته و هیچ گاه از آن غفلت نمیکرده است. تاسیس کتابخانهها در دوران جهاد، آموزش نسل جوان به عنوان نسل آیندهساز کشور، تلاش در جهت احیای تاریخ فراموش شدهی مردم ما از طریق تشویق و حمایت از نویسندگان و پژوهشگران، از جمله جلوههای توجه به کار فرهنگی از سوی شهید مزاری است. شهید مزاری نسلی را پایهگذاری و حمایت کرد که روایتگران تاریخ پر از محرومیت مردم خود باشند. در همین راستا «مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان» با حمایت و تشویق شهید مزاری و تحت اشراف یکی از افراد مورد اعتماد ایشان، یعنی استاد سرور دانش، در سال ۱۳۷۲ تاسیس شد. سیر تحولات بعدی، باعث پراکندگی اعضای این مرکز شد و در نهایت، بنیاد اندیشه به عنوان استمرار همان تلاش در کابل تاسیس گردید. این بنیاد از بدو تاسیس خود اهداف ذیل را دنبال کرده است:
- پیدا کردن خویشتن: سالها محرومیت و ستم باعث شده بود تا نوعی «خویشتنفراموشی» بر مردم ما استیلا پیدا کند. بنیاد اندیشه یکی از نخستین اهداف خود را، تلاش برای خویشتنیابی تعریف کرد. خویشتن یابی تعبیر دیگری است از احیای هویت، چون احیای هویت یک بعد بیرونی دارد که به معرفی خود به دیگران مربوط میشود و یک بعد داخلی دارد که به شناخت از خویشتن مربوط میشود. در این راستا یافتن خویشتن در تاریخ، علم، فرهنگ، اجتماع و سیاست وجههی همت ایشان بود.
- اعتلای فرهنگ: اگر چه نگاه اصحاب قدرت و ثروت به فرهنگ همواره نگاهی طفیلی بوده، لکن اصحاب بنیاد اندیشه بر این اعتقاد بوده و هستند که حرکتهای سیاسی اگر چه میتوانند منجر به تغییرات آنی و کوتاه مدت گردند، لکن تغییرات بنیادی و ماندگار تنها در گرو کار فرهنگی است. از این رو شهید مزاری اعتلای فرهنگی مردم هزاره و البته کل کشور را مورد توجه داشت و در این راستا تلاشهای پیگیری انجام داد.
- بازگشایی دریچههای تولید علم و پژوهش: علی رغم وضعیت تاخر فرهنگی که در اثر سالها جنگ و فساد در افغانستان سایه گستر بوده است، بنیاد اندیشه کوشش کرده تا از طریق برگزاری همایشها و سمینارهای علمی، چاپ کتابها و انتشار نشریات، برای بازگشایی افقهای پژوهش و تولید علم در کشور قدم بردارد و کارنامهی بنیاد در هر یک از عرصههای پیش گفته، گواه موفقیت نسبی این بنیاد میباشد.
- تربیت نسلی از پژوهشگران و نویسندگان، یکی دیگر از اهدافی بوده که بنیاد اندیشه در طول دوران حیات خود تلاش کرده تا آن را محقق سازد.
- معرفی شخصیتهای ماندگار و تلاشهای علمی و فرهنگی آنها نیز از جملهی محورهایی بوده که مورد اهتمام بنیاد اندیشه بوده است. آیتالله محمد عیسی محقق خراسانی از جملهی چنین شخصیتهایی است. ایشان شخصیتی ذو ابعاد بوده و از همین رو، در حوزههای مختلف دارای اثر و نظر بوده است. محقق خراسانی علاوه بر تسلط بر فلسفهی اسلامی، نسبت به آن نگاه نقادانه داشته که گویای عمق تسلط ایشان بر این حوزه میباشد. در کنار تسلط بر فلسفهی اسلامی، با فلسفهی غرب نیز بیگانه نبوده و مدتی استاد کرسی فلسفه در دانشگاه تهران بوده است. در حوزهی علم کلام، آثار به جای مانده گواه بر این حقیقت است که وی متکلمی برجسته و توانا بوده است. آثار منطقی نگاشته شده از سوی محقق خراسانی نیز نشان میدهد که مرحوم محقق از علمای طراز اول در عرصهی منطق ارسطویی بوده است. در رابطه با آشنایی آیتالله محقق خراسانی با فقه نیز میتوان گفت که او به معنای واقعی کلمه بر فقه و فقاهت مسلط بوده است. علاوهی بر تمامی این موارد، ایشان سخنوری توانا بوده که به دو زبان، سخنرانیهای شیوا، جذاب و علمی ارائه میکرده است. اما آن چه به تمام این توانمندیها رنگ و بوی دیگری میبخشد، تعهد و دردمندی محقق خراسانی است. به بیان دکتر جویا، درد محقق خراسانی که میتوان رد پای آن را در تمامی موضعگیریها، سخنان و آثار او مشاهده کرد، درد عدالت بوده است.
دکتر جویا در پایان از ریاست محترم بنیاد اندیشه، استاد محمد سرور دانش، به خاطر حمایتهای بیدریغشان در جریان تحقیق و بازنشر مجموعهی آثار محقق خراسانی تشکر و قدردانی کرد.
سخنران دوم این نشست، جناب استاد محمد سرور جوادی، وکیل پیشین پارلمان، تقارن دو مناسبت سالگرد شهادت رهبر شهید از یک سو و تجلیل از شخصیت محقق خراسانی را تقارن معنادار نامید. به باور جوادی، رویکرد محقق خراسانی و شهید مزاری مکمل همدیگر بوده و در یک راستا قلمداد میشوند. این یکسانی و اشتراک در هدف را میتوان در سه محور ذیل توضیح داد:
- مبارزه برای احیای هویت: محقق خراسانی از هزارههای خراسان است و به گروهی از آنها تعلق دارد که بعد از سرکوب و قتل عام این قوم توسط عبدالرحمن، از موطن اصلی خود مهاجر شده و ساکن خراسان شدند و به هزارههای «خاوری» موسوم هستند. هزارههای خاوری همواره از دردی مضاعف رنج میبردهاند. آنها علاوه بر ستم تاریخی که بر پدران و اجدادشان در افغانستان تحمیل شده، در خراسان نیز به دلیل فشارها و واهمههایی که وجود داشت، از ابراز هویت خود هراس داشتهاند. محقق خراسانی از جملهی کسانی است که حامل رنجِ این سرکوب مضاعف بوده و برای احیای این هویت سرکوب شده، تلاش کرده است. دقیقا همین احساس را در خط سیر مبارزاتی شهید مزاری نیز میتوان مشاهده کرد. شهید مزاری نیز از ستمی که بر مردم او رفته و آنها را در گردابی از فراموشی غرق کرده است، در رنج بود. محقق خراسانی بر علمای افغانستانی نجف این نقد را وارد میکرد که آنها پس از ورود در حوزه، در فضای حوزه غرق میشوند و قادر نیستند تا در راستای احیای هویت مردم خود، منشا اثر واقع شوند. برهمین اساس او اقدام به تالیف «المؤلفون الافغانیون المعاصرون» میکند و تلاش میکند تا طلاب افغانستانی حوزهی نجف را به نوشتن ترغیب کند. بر همین اساس میتوان گفت که نسل دست به قلم و نویسنده و پژوهشگری که پس از این در میان طلاب افغانستانی ظاهر میشود، با امثال محقق خراسانی آغاز میگردد. در ضلع مقابل، شهید مزاری نیز با ایجاد کتابخانه و تلاش برای آگاه کردن مردم، سعی در احیای هویت سرکوب شدهی مردم خویش دارد. مزاری کسی است که در شرایط جنگی و در زمان محاصرهی غرب کابل و زمانی که تمامی عایدات حزب از کمکهای مالی مهاجرین تامین میشود نیز، با ارسال دانشجویان هزاره به کشورهای مختلف، تلاش میکند تا به مردم خود هویت ببخشد.
- تفکر ضد استبدادی: سخنرانیهای آقای محقق خراسانی نشان میدهد که وی تا چه اندازه با استبداد سر ستیزه داشته و در مسیر مبارزه با استبداد، هیچ گاه آرام و قرار نداشت. شهید مزاری نیز عین همین ویژگی را داشت و تضاد و تقابل همیشگی او با هر نوع استبداد از جملهی دلایلی بود که آرام و قرار و آسودگی را همواره از او سلب میکرد.
- نگاه استراتژیک به رهبری مذهبی و سیاسی: هر دو شخصیت، شهید مزاری و آیت الله محقق خراسانی، به مرجعیت نگاهی ژرف داشتند و برای استوار کردن ستون مرجعیت در جامعهی هزاره کوشش بسیار کردند. مردم ما در طول تاریخ به خاطر مذهب هزینههای بسیاری دادند. قتل عام شدند، مورد تبعیض قرار گرفتند و محرومیت کشیدند. با این وجود، حتی در مرکز مذهبی که هزاره به خاطر تعلق به آن، همواره هزینه میپرداخت، وضعیت هزارهها به گونهای بود که نادیده گرفته میشدند و با دیگران برابر انگاشته نمیشدند. ظهور یک مرجعیت بومی که برخاسته از میان همین مردم باشد، یکی از عواملی بود که میتوانست مرهمی بر زخمهای بیاعتنایی و محرومیت مضاعف مردم هزاره باشد. از همین رو هم تشخیص و هم عملکرد هر یک از این دو شخصیت، شهید مزاری و محقق خراسانی، بر ترویج و حمایت از مرجعیت بومی تمرکز یافت و نقش آنها در استقرار مرجعیت در میان جامعهی هزاره، انکارناپذیر و بیبدیل بود.
همچنین در باب زعامت سیاسی، رهبر شهید با یکپارچه کردن جریانهای سیاسی متنوع در میان هزارهها، در محور مبارزات عدالتطلبانهی مردم خویش قرار گرفته و مرحوم خراسانی نیز با تمام توان از رهبر شهید حمایت کرد. به تعبیر محقق خراسانی، دو چیز مردم هزاره را زنده کرد: یکی مرجعیتی که از میان خود این مردم برخاسته باشد و دیگری، مقاومت غرب کابل به عنوان یک مبارزهی سیاسی و نظامی مشروع، حق طلبانه و عدالتخواهانه. با توجه به همین نگاه است که محقق خراسانی به موازات تلاشهایی که برای تثبیت مرجعیت آیت الله محقق کابلی انجام میدهد، شهید مزاری را سردار رشید اسلام مینامد و جنگهای کابل را دفاع مشروع قلمداد میکند.
سخنران سوم این محفل، جناب حجت الاسلام و المسملین استاد سید محمد علی احمدی (پیروز)، آغاز حضور شیعیان افغانستان در حوزههای علمیهی را از قرن سیزدهم دانست. علی رغم آن که تا پیش از این تاریخ قیادت و نقش آفرینی در حوزههای علمیه بیشتر با طلاب ایرانی و عرب بود و علی رغم آن که طلاب افغانستان با دشوارترین شرایط به تحصیل میپرداختند، درخشش علمای افغانستان به تدریج آغاز میشود و شخصیتهایی همچون آخوند خراسانی، آیتالله اسحاق فیاض، آیتالله محقق کابلی و دیگر شخصیتهای طراز اول حوزه، گواه این درخشش است. مرحوم محقق خراسانی یکی از ستارگان پرفروغ این زنجیره درخشان علم و فقاهت بود. مطالعهی آثار ایشان نشان میدهد که محقق خراسانی پنج عنوان را به تمام و کامل حایز بوده است: منطقی، فیلسوف، متکلم، فقیه و خطیب. به بیان استاد احمدی پیروز، محقق خراسانی نه فقط از خطبای توانمند افغانستانی بلکه از جملهی خطبای طراز اول جهان اسلام بوده است. استاد احمدی پیروز در ادامهی سخنان خود گفت که اگر چه رنج تاریخی و محرومیتی که بر هزارهها در طول سالیان متمادی رفته است را بسیاری از این مردم و بلکه همگی آنها با تمام وجود احساس کردهاند، اما این شهید مزاری بود که برای رفع این ستم تاریخی بر پای خواست و برای مبارزه با آن تلاش کرد. او نخستین کسی بود که چشمانداز حق خواهی و عدالتطلبی مردم هزاره را گسترش داد. در زمان جهاد باور بسیاری بر آن بود که پس از پیروزی جهاد بر علیه روسها، دیگر مبارزه پایان خواهد یافت و هر کس به همان کاری که پیش از آن مشغول است، باز خواهد گشت و هزاره نیز بار دیگر، به جوالیگری مشغول خواهد شد. مزاری اما به صراحت پس از فتح کابل اعلام کرد که هزاره همان هزارهی سابق نیست که در بیرون راندن دشمن از کشور شانه به شانهی تمام مجاهدین برزمد، اما حق خود را در تعیین سرنوشت خود مطالبه نکرده و آن را به دیگران واگذار کند.
در پایان برنامه آیین رونمایی از مجموعهی آثار آیت الله محقق خراسانی با حضور شخصیتهای علمی و اجتماعی: آیتالله صالحی، حجج اسلام حاج ناصر اخلاقی، حاج اسلم شیوا، عبد الله شفایی و سخنرانان و جمع دیگر برگزار گردید. سپس آیت الله صالحی رییس شورای علمای شیعه افغانستان، ضمن تجلیل از مقام علمی آیت الله محقق خراسانی، دعائیه محفل را به انجام رساندند.
در آخر دبیر اجرایی برنامه قربانعلی هادی از تمامی شرکت محترم خصوصاً نمایندگان دفاتر آیات عظام آیت الله محقق کابلیـ آیت الله فاضلی بهسودی، آیت الله موحدی نجفی، آیت الله امینی بامیانی، نمایندگان مجامع علمای ولایات، انجمنهای علمی، علما، طلاب، دانشجویان و دیگر شرکت کنندگان تشکر و قدردانی نمود.
نظرتان را بنویسید: